پیام آذری

آخرين مطالب

داستان های شاهنامه به نثر روان: توس نابخرد و مرگ فرود برادر کیخسرو فرهنگي

داستان های شاهنامه به نثر روان: توس نابخرد و مرگ فرود برادر کیخسرو
  بزرگنمايي:

پیام آذری - خسرو با خشم و دلی پردرد و چشمانی خون بار از ریخته شدن خون برادر، به انتظار سپاه ماند. خسرو با شنیدن این خبر دردناک، سر به سوی آسمان کرده، فریاد برآورد: «ای دادگر، تو مرا هوش و رای و خرد بخشیدی، از تو شرم دارم چراکه می دانم بر آنچه رخ داده و از چند و چون آن تو آگاه تر هستی وگرنه فرمان می دادم تا هزار دار برپا دارند که تن توس شایسته آویخته شدن از دار است». خسرو پیوسته از خود می پرسید: «چرا آن توس نادان ناهشیار لشکر به سوی حصار کلات برد که نفرین بر او باد، همو بود که گودرزیان را نیز به خطا کشاند که نفرین بر او باد. شگفتا پس از آن همه اندرز و پند و سفارش که از راه کلات نرود، برفت و برادر مرا بکشت و دژ او را بگشود و بسوخت! چه می شد کسی چون توس به این گیتی پای نمی نهاد، دریغ و افسوس برای فرود، آن برادری که پهلوانی دلیر، جوانی تیزچنگ با گرز و تیغ بود و همانند پدرم بی گناه کشته شد؛ آن هم به دست سپهدار من.
به راستی که توس را مرگ شایسته است. 
جایگاه او بند و چاه است و بس، چراکه نه در سرش مغز است و نه در تنش رگ». خسرو از خون برادر و کین پدر، خسته جگر و آزرده بود و در خود می پیچید، سپاه را خوار کرد و از خود براند و پیوسته از مژگان خون فشاند، هیچ یک از سران سپاه را نپذیرفت که روانش از مرگ برادر سخت درهم شکسته شده بود. توس و گودرز می دانستند چه نابخردی ها کرده اند و خود در ماتم نشسته، نمی دانستند با جنایتی که مرتکب شده اند، چه کنند و چه گونه کیخسرو، شهریار ایران را آرام گردانند. سرانجام به نزد رستم رفتند که او پایمردی کند، با این پوزش که آنچه باید رخ می داد، رخ داده است وگرنه هیچ کس آهنگ رزم با فرود را نمی داشته و در آنچه واقع گردیده، همه ناتوان و دست فروبسته بودند، کجا توس آرزوی کشته شدن فرزندش، زرسپ و دامادش ریو را می داشته، هرگز اندیشه آزردن خسرو به سر توس راه نیافته و آنان به روشنی نمی دانستند که آن جوان، برادر خسرو و فرزند سیاوش است و او را ترکی پنداشته بودند که سودای مبارزه با سپاه ایران را دارد و از رستم خواستند تا خواهشگری کرده، شهریار به جوانی اش، آنان را ببخشاید و به خسرو بگوید تنها نواده کاووس کی در این میانه کشته نشد که فرزند توس نیز هلاک گردید و فرجام جنگ چنین است. دیرهنگام همان روز، تهمتن به نزد شاه رفت، زمین ادب ببوسید و او را بسیار بستود و گفت: «شهریارا، به خواهشگری آمده ام تا بر توس و سپاه او ببخشایی. تو خود نیک تر می دانی که هیچ کس بی بهانه نمی میرد و آنچه رخ داده، تقدیر الهی بوده وگرنه کسی در سپاه ایران نسبت به برادر شهریار ایران گمان بد نمی داشته. در سرشت توس تندی و خشم هست، اما ناهشیاری و کین جویی نیست، این تلخ رویداد، دل همگان را خسته و رنجور گردانیده، گویی دست تقدیر پرتوان تر از آن بوده که توس را بازدارد تا فرزند خویش، زرسپ را به قتلگاه بفرستد و خون آن جوان برومند این گونه بی گناه بریزد». خسرو در پاسخ رستم گفت: «ای پهلوان ایران زمین، دلم از ریخته شدن خون برادر سخت آزرده است، اگرچه دلم پردرد و پیچان است، اما سخن تو مرا آرام می گرداند». آن گاه رستم اجازه خواست تا توس به درگاه شهریار ایران آید و آرزو کرد دل شاه نسبت به او نرم گردد. شهریار ایران با اکراه خواهشگری رستم را پذیرفت و اجازه داد توس به بارگاه او وارد شود. رستم در پاسخ، شهریار را آفرین کرد با این آرزو که تا روزگار روزگار است، جاودان و انوشه بماند و همچنان زمین، بنده او باشد و تاج و تخت او پایدار و گیتی دستمایه فر و شکوه او. آن گاه توس بار یافت، زمین ببوسید، پوزش خواه سر فروافکند و گفت: «من خود، دلی آکنده از غم دارم برای آنچه رخ داده؛ که اندوه من دوگانه است، تیمار فرزند و تیمار فرود و فراتر از همه جانم آکنده از شرم شهریار ایران است و برای جان پاک فرود و زرسپ، درونم چون آتشکده ای در تب و تاب است و می دانم گنه کار هستم و خود پیوسته خویشتن را سرزنش می کنم، اگر شاه فرصتی دوباره به من دهند، بروم و کین خون سیاوش را بگیرم و آن پستی را به بلندی رسانم و همه رنج لشکر را بر دوش کشم؛ خواه دشمنان ایران را از پای درآورم و خواه خود در راه آبروی ایران جان بسپارم. بر آنم که از این پس آرام و راحت بر خود حرام گردانم و جز ترک رومی، کلاهی بر سر ننهم و همه همت خویش را در راه حفظ آبروی ایران و گرفتن انتقام خون سیاوش به کار گیرم». شاه با شنیدن این سخنان آرام گرفت که دلی مهربان داشت و در اندیشه کینه ورزی نبود. روز دیگر که شاه بر سپاه ببخشود، رستم با گروهی از سرداران سپاه و پهلوانان ایران زمین به درگاه آمدند و شهریار به آنان گفت: «دیدید چه گونه منوچهر، انتقام خون نیای خویش، ایرج را از سلم و تور گرفت و دامن خویش را از ننگ پاک گرداند و اکنون خون سیاوش بر زمین مانده و بسیار از گودرزیان در این میانه کشته شده اند و در دشت های تورانیان هنوز دست و پای بریده و درهم شکسته ایرانیان پراکنده است، گویا سودای آن دارید که روزگار را به خوشی بگذرانید و از آنچه تورانیان با شما و نیاکان تان کرده اند، آسان بگذرید». دلیران سپاه ایران چون رهام، گرگین، گودرز، توس، خرادبرزین، زنگه شاوران، بیژن و گیو و دیگر کندآوران از شرم در برابر شهریار ایران سر فرو افکنده ایستادند و سپس بر خاک بوسه زده، گفتند: «ای شهریار نیک اختر شیردل، ما همه بنده تو هستیم و از آزردگی خسرو سخت شرمنده ایم، اگر شهریار ایران فرمان جنگ صادر فرمایند، همه ما آماده سرفشانی هستیم». شهریار چون این سخن بشنید، گیو را نزد خود فراخواند و او را بر جایگاهی رفیع بنشاند و بنواختش و خلعتش بخشید و به او گفت: «اگر من بر اورنگ شهریاری تکیه زده ام، به لطف تو بوده است». و افزود اینک که سپاه را به فرماندهی توس روانه توران زمین می کند، توس نباید بدون مشورت با او، دست به اقدامی بزند و او نیز هرگز در سپاهی گری تندی نکند که کاری سهمگین است و نباید این نبرد را خرد بشمرد و آرزو کرد روان او و برادرش، بهرام و خاندان گودرز پیوسته روشن بماند. 
سپس همه فرماندهان سپاه را روانه کرده، رستم را به نزد خود فراخواند و تا بیگاه و رنگ باختن آفتاب با او به گفت وگو نشست و درباره روانه گردانیدن سپاه به توران به کین خواهی سیاوش سخن گفتند.
بیشتر بخوانید: عاشقی کردن رستم
با دمیدن روشنای صبح روز بعد، توس همراه با گیو و گودرز در درگاه شهریار ایران حاضر شدند و شاه همان گونه که رسم کیانیان بود، به توس اختر کاویانی را سپرد و از اخترگویان روز فرخنده ای را خواستند تا در آن روز، سپاه را گسیل دارند و چون روز روانه شدن سپاه مشخص شد، شهریار به دشت رفت تا از سپاه ایران سان ببیند و آن را بدرقه کند. خسرو در برابر خویش لشکری را دید که همچون کوه استوار بود. آنان از برابر شاه گذر کردند. از پس سپاه، سپهدار توس به نزد شاه رفته زمین ببوسید و او را آفرین کرد. شاه همچنان به نظاره ایستاده بود و جهان از بانگ اسبان به خروش آمده، از سم ستوران ابری از زمین برخاست و از فراوانی جوشن و افراشته شدن درفش کاویانی، آسمان رنگ بنفش به خود گرفت و بدین گونه سپاه ایران دگرباره راهی توران زمین شد تا انتقام خون سیاوش را بستاند که این نبرد، آبروی ایران زمین و نماد پاسداری از خون بی گناهان بود.
ز اختر یکی روز فرخنده بجست/ که بیرون شدن را کی آید درست
همی رفت با توس خسرو به دشت/ بدان تا سپهبد بدو برگذشت
یکی لشکری همچو کوه سیاه/ گذشتند بر پیش بیدارشاه
ز بس جوشن و کاویانی درفش/ شده روی گیتی سراسر بنفش.
نویسنده: مهدی افشار

لینک کوتاه:
https://www.payameazari.ir/Fa/News/403215/

نظرات شما

ارسال دیدگاه

Protected by FormShield
مخاطبان عزیز به اطلاع می رساند: از این پس با های لایت کردن هر واژه ای در متن خبر می توانید از امکان جستجوی آن عبارت یا واژه در ویکی پدیا و نیز آرشیو این پایگاه بهره مند شوید. این امکان برای اولین بار در پایگاه های خبری - تحلیلی گروه رسانه ای آریا برای مخاطبان عزیز ارائه می شود. امیدواریم این تحول نو در جهت دانش افزایی خوانندگان مفید باشد.

ساير مطالب

کشف 17 قبضه سلاح کمری در پیرانشهر

زن ادبیلی، قاتل شوهر سابقش شد

زنی که شوهر سابق خود را به قتل رساند، دستگیر شد

تسهیلات کم‌ بهره برای نخبگان مهارتی استان اردبیل

41 مرکز خرید گندم در اردبیل راه‌اندازی شد

سامانه روستا بازار در اردبیل راه‌اندازی شد

دستگیری زن اردبیلی که شوهر سابقش را با چاقو کشت

بیش از پنج هزار خودرو در استان اردبیل دو گانه سوز شد

عملیات وعده صادق تکرار ناکامی استکبار در صحرای طبس بود

موزه‌ها روایتگر هویتی ملت‌ها هستند

برگزاری هفتمین دوره جشنواره‌سراسری گیلاس در اشنویه

تولید روزانه بیش از 170 تن زباله در مهاباد

پس از ورزشگاه یادگار تبریز، ورود زنان به ورزشگاه امام خمینی اراک هم ممنوع شد!

کشف 17 قبضه کُلت کمری در پیرانشهر

افزایش 38 درصدی آمار فوتی های تصادفات آذربایجان شرقی

کشف 17 قبضه کلت کمری در پیرانشهر

سانسور یکی از خالکوبی‌های امیر تتلو؛ تتوی رو دست تتلو چه بود؟

عکس/ تصاویری زیبا از مزارع کلزا در بوکان

اهدای 7 سری جهیزیه در بستان‌آباد

آغاز به کار مرکز خدمات جامع سلامت فارابی کیش در گرامیداشت هفته سلامت

افتتاح پایگاه سلامت خانواده با محوریت مادر وکودک درمجتمع مسکونی مهستان کیش

خرید تضمینی محصول گندم از کشاورزان استان اردبیل

شکوفه های بهاری در مشگین شهر

تسهیلات کم‌بهره برای نخبگان مهارتی استان اردبیل

جعفرآباد مغان میزبان دومین جشنواره بین‌المللی کوچ عشایر از فردا

برگزاری نوبت اول آزمون سراسری 1403 فردا همزمان با سراسر کشور در مهاباد

مشکلات باقیمانده مناطق زلزله‌زده خوی حل شوند

نظم و انضباط اجتماعی بر پایه نظام آموزشی و تربیتی یک جامعه شکل می‌گیرد

ساخت گرمخانه شهرداری ارومیه در حال اجرا است

بررسی روند عملیات اجرایی و میزان پیشرفت پروژه‌های امور آب و فاضلاب سلماس

اصلاح 100 متر شبکه آبرسانی روستای یزدکان شهرستان خوی

برگزاری هفتمین دوره جشنواره سراسری گیلاس اواخر خرداد در اشنویه

پرداخت هزینه‌های خدماتی و درمانی بیماران سرطانی توسط دولت، به زودی

برآورده کردن آرزوی دانش آموز توسط معلم هنرمند و مهربان

اهدای 7 سری جهیزیه در شهرستان بستان آباد

آغاز عملیات احداث فاز اول پیست تارتان در اهر

حمید مطهری رسما در تبریز معارفه شد!

رسمی: حمید مطهری در تبریز معارفه شد!

ضرورت افزایش سهمیه آرد در فصل گردشگری سراب

آیت الله خامنه ای : برخی توصیه می‌کنند یک خواسته آمریکا را قبول کنید تا مشکل حل شود / تحریم‌ها موجب شکوفایی استعداد‌ها شده

رئیس جمهور ونزوئلا : دوستی ما با ایران واقعی و راهبردی است و نه سیاسی و موقت/ آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند

آیت‌الله خامنه‌ای تحلیل دقیق و عمیقی از تحولات دنیا دارند

آرائوخو دلگیر است: به خاطر یک اشتباه نفروشیدم!‏

برگزاری جلسات انسجام بخشی و برنامه ریزی ورزش بانوان شاغل در شرکت آب و فاضلاب آذربایجان غربی

اعتبار هشت هزار میلیاردی برای مسکن نیرو‌های مسلح

جابه‌جایی 252 هزار تن کالا از استان اردبیل

بهره‌برداری از 240 پروژه عمران روستایی در استان اردبیل

تفاهم نامه مدیریت مصرف در حوزه صنایع شهرستان خوی امضا شد

قطعی برق برخی از مناطق ارومیه

پیشرفت 70 درصدی عملیات اجرایی آبرسانی به مجتمع 16 روستایی دیم قشلاق شهرستان ماکو